درباره ما:

...

دانش افزایی دبیران ششم دبستان درباره آتشفشان ها

نوشته : آقااحمدی | در : بیست و ششم آبان ۱۳۹۱ |

مخروط ميتواند بواسطه يك كالدراي مركزي قطع شده باشد.مخروط ميتواند كنده مانند كوتاه با دهانه مركزي وسيع باشد ( مانند مخروطهاي توفي حلقوي ) غلظت , ميزان فوران , دوره فازهاي فوراني , نوع ميكانيسم انفجاري از جمله فاكتور هاي عمده در نحوه شكل يافتن مخروط ها و ديگر اشكال آتشفشان مي باشند.

نمایی از یک مخروط

گدازه هاي بسيار غليظ ( يا جريانهاي پيروكلاستيك غليظ ) در اطراف دامنه آتشفشان و يا در پاي آن تجمع مي يابند ( حتي اگر ميزان فوران بالا باشد ) در حالي كه گدازه هاي بسيار رقيق و همچنين جريانهاي پيروكلاستيك جيم و روان , بسرعت از دهانه مركزي آتشفشان دور شده و تشكيل دامنه هاي كم شيب و بالنتيجه سپرهاي آتشفشاني كم ارتفاع مي دهند.

 آتشفشانهاي سپري مي توانند بعنوان حد واسط مخروط ها و ولكانيسم ورقي محسوب شوند.

نمایی از یک آتشفشان سپری

آتشفشانهاي اخير تشكيل بازالتهاي سيلابي و يا جلگه اي مي دهند. اين بازالتها تجمع عظيمي از مواد خروجي بصورت ورقي يا صفحه اي داده كه برخي از جريانها گدازه اي مساحتي متجاوز از يكصد هزار (000/100) كيلومتر مربع را مي پوشانند, بدون اينكه تغييرات مهمي در ضخامت جريانها ملاحظه گردد .

همچنين برخي از گدازه هاي تحول يافته و رقيق شده تشكيل ورق هاي گسترده داده اند. وسيع ترين نوع ته نشستهاي آتشفشاني ورقي مواد آذر آواري و يا در واقع تفراهاي ريزشي  ( Fallout tephra ) مي باشند كه تشكيل پوشش هاي گسترده از لاپيلي هاي پاميسي و يا خاكستر هاي آتشفشاني مي دهند .

تفراي ريزشي  ( Fallout tephra )

شكل عمومي اينگونه  صفحات تفرائي بيضوي مي باشد زيرا بعلت تاثير جريان باد در يك جهت خاص كه منطبق با جهت وزش باد است بيشتر پراكنده ميشوند ‏بطوريكه طول آن ممكن است به صدها و حتي هزاران كيلومتر برسد . البته اكثر اين ورق ها كم ضخامت مي باشند و حجم بازالتهاي جلگه اي يا سيلابي و جريانهاي پيرو كلاستيك عمده را ندارند . چنين ورق هاي تفرائي منفرد نتيجه انفجارهاي پر قدرت مي باشند كه رد آنها را مي توان تا مبداء  كه معمولاً يك كا لدرا مي باشند دنبال نمود . اين ته نشستهاي تفرائي بخصوص لايه هاي خاكستر دار آتشفشاني را كه خوب حفظ شده اند مي توان ما بين ته نشستهاي عميق دريائي ملاحظه كرد. در روي خشكي , بخش عمده اي از آنها فرسوده مي گرددو يا ممكن است آثار آنها را در توپوگرافيهاي پست, در بين ته نشستهاي درياچه اي در زير جريانهاي آذر آواري و غيره مشاهده نمود.

 ماگما را در اينجا به دو گروه تقسيم ميكنند:

الف: ماگماي اوليه و يا مادر ( Parental magma ) كه بواسطه ذوب بخشي گوشته فوقاني ( Upper mantle ) و يا پوسته تشكيل مي شوند.

ماگماي مادر ( Parental magma )

ب : ماگماي اشتقاقي  ( Derivative magma ) كه بواسطه پديده تفريق از ماگما ي اوليه و يا در اثر اختلاط ماگماها ( Magma mixing ) حاصل شده اند.

سنگ حاصل از ماگمای اشتقاقی

 دو دسته از شرايط در تحول ماگمائي مي توانند مد نظر قرار گيرند:

 -دسته اول آنهايي مي باشند كه در محل تشكيل ماگما آنرا متاثر ميسازند.

 -  دسته دوم آنهايي هستند كه ضمن صعود ماگما و تا زمان فوران ماگما, آنرا تحت تاثير قرار مي دهند.

ماگما هاي بازالتي عموماً بعنوان ماگماهاي اوليه نگريسته شده اند . البته در هر صورت هر ماگمائي مي تواند بعنوان ماگماي مادر ديگر ماگماي بيشتر تفريق شده محسوب گردَد.

عواملي كه باعث كنترل تركيب ماگماهاي بازالتي مي شوند پيچيده بوده و از جمله عبارتند از :

 الف – تركيب : كه شامل تركيب شيميائي  و كاني شناسي سنگ مادر   ( منشاء ) و همچنين تركيب مواد فرار ( Volatipes ) يعني نوع مواد فرار و فراواني نسبي آنها مي گردد.

  ب  – فرايند ذوب:   كه ارتباط با درجه ذوب بخشي  ( كه خود در ارتباط با      فشار , حرارت و   ميزان مواد فرار  مي باشد) و    عمقي كه ماگما در آنجا تشكيل مي شود دارد.

ماگماهاي بازالتي هنگامي اوليه اطلاق مي شوند كه مستقيماً از محل تشكيل به سطح زمين برسند ( از طريق شكستگيها ) و عملاً متحمل هيچگونه تغيير شيميائي ضمن انتقال نشده باشند.

 ماگماهائي كه بتوان آنها را اوليه ناميد كم و نادر ميباشند زيرا اغلب ماگماها ضمن سرد شدن ممكن است متحمل تبلور بخشي شده و يا با اختلاط و آلودگي در مسير خود به سطح زمين دچار تغيير تركيب شيميايي بشوند.درجه ذوب بخشي در هر عمقي در رابطه با فشار و ميزان مواد فرار سيستم مي باشد. كارهاي  انجام شده در دهه اخير نشان داده است كه نوع ميزان مواد فرار تاثير عمده اي بر درجه حرارت ذوب , درجه ذوب بخشي پريدوتيت گوشته و تركيب شيميائي ماگماي حاصله بر اثر ذوب بخشي دارد. مواد چفرار اصلي مطالعه شده همانا آب H2O و گاز كربنيك CO2 مي باشند.

فوران هاي انفجاري از ويژگيهاي ماگماهاي مافيك خيلي تحت اشباع از سيليس بوده بنظر ميرسد بواسطه فراواني مواد فرار موجود در ماگماهاي مزبور ميباشد.

نمایی از فوران ماگما از نوع استرامبولی

همچنين خروج غير انفجاري بازالتهاي توله ئيتي, محتملاً بواسطه پايين بودن ميزان مواد فرار موجود در آنها مي تواند باشد. ميزان پايين مواد فرار مي تواند بواسطه درجه ذوب بخشي بالا و يا پائين بودن آن در سنگ ها در گوشته باشد. در واقع درجه ذوب بخشي بالا سبب ترقيق مواد فرار ميشود.زيرا اين مواد فراركه درمواد ذوب شده اوليه ( براثر ناپايداري زودرس فازهاي هيدراته ) تمركز مي يابند , بر اثر ذوب بخشي زيادتر در ماده مذاب ترقيق مي گردند.

مطالب پيشين